عربی
انگلیسی
كتابخانه
پيامهاي معرفتي
پرسش و پاسخ
فهارس عامه
شواهد علمي و تاريخي
سيره عملي علامه
معرفي
معرفي اجمالي دوره علوم و معارف اسلام
معرفي اجمالي مؤلف
سير مطالعاتي
سطح يك
سطح دو
فروشگاه
****
نگرشي بر مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت دكتر عبدالكريم سروش
نگرشي بر مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت دكتر عبدالكريم سروش
نوع كتاب
:
نسخه جديد
محتوای کتاب
إشكال اوّل: «أصالت و ابديّت دين إلهي و محدوديّت فهم بشري»
علوم تجربي نميتواند تعبّد را از ميان بردارد
ايمان به غيب و فرشتگان عالم عِلوي، شرط تقوي و رستگاري است
إشكال دوّم: «عظمت و تقدّم علوم اسلامي بر علوم امروزي»
استعمال لفظ «قديم» و «جديد» از حربههاي استعمار است
علوم و معارف اسلام مندرس نميشود
آيات وارده در قرآن كريم كه بشر را تشويق به آموختن علم حكمت مينمايد
برخي از روايات وارده در شأن حكمت (ت)
تعريف و تمجيد اسلام از حكماي يونان، و نزول سوره لقمان
قيام فلاسفه إلهي يونان، عليه مادّيّون
ضرر غرب در عدم توجّه به توحيد و معارف و اخلاق، بواسطه ترك فلسفه إلهي
گفتار آلكسيس كارل در ضرر بشريّت بواسطه تمدّن و فرهنگ جديد
حقّ بزرگ فلاسفه اسلام در پاسداري از توحيد و قرآن
مراتب علمي و عملي حكيم خواجه نصيرالدّين طوسي (ت)
جمع كردن صدر المتأ لّهين بين عقل و شرع و شهود
لزوم زنده داشتن تدريس «أسفار أربعه» در حوزههاي علميّه
تهيدستي فلسفۀ غرب و فلاسفۀ غربي
قول به عدم احتياج به علوم عقليّه، همانند قول عمر: «حَسْبُنا كتابُ الله» است
اهتمام شديد حوزه نجف در تدريس فلسفه و عرفان
عبارات مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت در ردّ فلسفه إلهي
بحث در إلهيّات و فلسفه مابعدالطّبيعة، ربطي به بحث در طبيعيّات ندارد
فلسفه مابعدالطّبيعة بر اساس قواعد ثابت منطقي است و طبيعيّات اثري در آن ندارد
اشكال وارد بر صاحب مقاله، در جدا كردن وظائف طبيعت از ماوراي طبيعت
علماءِ اسلام، برجسته ترين دانشمندان، و پدران علوم طبيعي هستند
جابر بن حيّان، ذوالنّون مصري و أبو زكريّاي رازي، پايه گذاران علم شيمي هستند
گفتار عبدالحليم جُندي در كتاب «الإمام جعفرٌ الصّادق» دربارۀ تأسيس آن حضرت علوم اسلامي را (ت)
پيشگامي مسلمين و عظمت آنان در علم فيزيك
تبرّز و ظهور أبوريحان بيروني، در مسائل فيزيك و هيئت و نجوم
ترازوي أبوريحان بيروني، و تحقيقات او درباره چاه آرتزين
عبدالحليم جندي: تمام علوم اصلي اروپا به امام جعفر صادق عليه السّلام منتهي ميگردد (ت)
قانون ظروف مرتبطه در علم فيزيك، كشف أبوريحان است
نبوغ أبوريحان در فلكيّات و علم نجوم
مزيّت علوم اسلامي و مسلمين در طريقۀ علمي خود (ت)
اصول علم نقشه كشي از ابتكارهاي أبوريحان است
أبوريحان قائل به سكون زمين نبوده است
استخراج جَيب (سينوس) يك درجه، از اكتشافات أبوريحان است
اكتشافات جديد أبوريحان در مسائل رياضي و هيئت
برتري مسلمين در علوم، به جهت «اسلوب تجربي» آنان بود (ت)
خواجه نصيرالدّين طوسي: مدوِّن زيج إيلخاني
تأثير علوم و فرهنگ و تمدّن اسلام در علوم اروپائي(ت)
تقدّم مسلمين در علم طبّ و داروسازي
فوائد و مزاياي طبّ قديم و ضررهاي پزشكي امروز
مضرّات پزشكي جديد كه بر اساس تكنولوژي امروز ترتيب يافته است
اختراع دستگاههاي جديد در پزشكي، از حذاقت طبيب ميكاهد
إشكال سوّم: «اساس حوزههاي علميّه بر قرآن و عرفان است»
شرح إشكال، در ضمن سه مطلب
مطلب أوّل: مراد و مقصود از علمي كه در اسلام بدان توصيه شده است كدام است؟
مدّت عمر انسان محدود است و بايد صرف آموختن علم مفيد كند
اللَهُمَّ إنّي أَعوذُ بِكَ مِن عِلمٍ لا يَنفَعُ
وسعت علوم موجب انتخاب بهترين آنهاست
لزوم تحصيل علوم أهمّ و ترك علوم مهمّه، به ضرورت تنگي وقت
مراد از علم نافع و علمي كه شارع بدان ترغيب نموده است
إنّمَا الْعِلمُ ثَلاثةٌ: ءَايةٌ مُحْكَمَةٌ، أَوْ فَريضَةٌ عادِلَةٌ، أَوْ سُنَّةٌ قآئِمَة
اشرف و افضل علوم، علم معرفة الله است
«اي دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت»
علوم طبيعي، حسّي و خيالي بوده و در آنها اثري از تكامل نفس نيست
توسعه علوم تجربي بدون ربط با خدا، بر ضرر بشريّت است
آلكسيس كارل: رهروان طريق دانش از پيش نميدانند به كجا كشانده ميشوند!
مطلب دوّم: حوزههاي علميّه بر چه اساس تشكيل شده است؟
علّت تشكيل حوزههاي علميّه دينيّه، وصول به اهداف عاليه قرآن بوده است
علّت تأسيس دانشسراي عالي و دانشكدۀ إلهيّات و معقول و منقول، مبارزه با حوزۀ علميّه بود
خواسته استعمار، از ميان رفتن قرآن است
مطلب سوّم: انتظار حوزه علميّه از مربيّان و گردانندگان آن چيست؟
حوزههاي علميّه براي تربيت فقيه عارف بالله است
علوم دينيّه بايستي براي راهيابي به عرفان خداوند باشد تا دل از انوار إلهي منوَّر گردد
لا يَحِلُّ الْفُتْيا لِمَن لا يَسْتَفْتِي مِنَ اللهِ عَزَّوجَلَّ بِصَفآءِ سِرِّه
علم مجازي همچون ناودانِ سوراخ است، و علم حقيقي همچون آب حيات
روايات دربارۀ صاحبان علوم ظاهري و مجازي
«كليد گنج سعادت قبول اهل دل است»
إشكال چهارم: «إعراض روشنفكران از مباني اسلامي، در اثر فرهنگ خارجي»
پاسخ گفتار مقاله بسط و قبض، گفتار مؤلّف كتاب «راه طيّ شده» است
علوم و معارف اسلامي در عصر مشروطيّت و بعد از آن، در حدّ كمال بوده است
إشكال پنجم: «مجاز و استعارۀ قرآن، عين صدق و بلاغت است»
إشكال بر صاحب مقاله، عدم فرق ميان مجاز و دروغ است
بحث دربارۀ معناي حقيقي و مجازي، و صدق و كذب
تعريف و أقسام استعاره (ت)
استعمال لفظ در معناي مجازي كمتر از استعمال آن در معناي حقيقي نيست
كلمات أعلامِ از محقّقين دربارۀ مجازات قرآن
كنايه و مجاز، بليغتر از تصريح و حقيقت هستند
نسبت ميان حقيقت و مجاز با صدق و كذب، عموم و خصوص من وجه است
كلام و إشكال در فهم صاحب مقاله از مجازات قرآن
شواهدي از سكّاكي در استعمال أفعال در معناي مجازيِ: ارادۀ افعال
در بعضي از موارد، حمل لفظ بر معناي حقيقي بعيدتر است از معناي مجازي
إشكال ششم: «تعدّي از ظهورات قرآن، إسقاط حجّيّت قرآنست»
تفسير «پرتوي از قرآن» جن زدگي را به بيماري صرع و يا ميكربي تفسير نموده است
تفسير و توجيهي كه براي «يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَـٰنُ مِنَ الْمَسِّ» نمودهاند
نواحي چهارگانۀ إشكال بر صاحب مقاله در اين مبحث
ناحيۀ اوّل: كشف پزشكي توان نفي علل ماوراء طبيعت، و يا مقابلۀ با ظاهر قرآن را ندارد
صاحب تفسير «المَنار» تأثير جنّ را در مرض صرع انكار دارد
شيطانزدگي إجمالاً در مورد جنون متحقّق است
إشكال استاد علاّمۀ طباطبائي بر آنكه: استناد جنون به خدا إشكال دارد
گفتار صاحب تفسير «روح المعاني» دربارۀ مسّ شيطان، قريب به نظريّۀ علاّمه است
استشهادات تفسير «روح المعاني» بر تخبّط از شيطان و جنزدگي
آيۀ «وَ مَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِن سُلْطَـٰنٍ» دليل بر عدم تخبّط انسان از مسّ شيطان نيست
ناحيۀ دوّم: قرآن ميگويد: انس و جنّ دو گروه با شعور و قابل خطاب و تفهيمند
انسان و جنّ، دو موجود مادّي و داراي پيامبر مشتركي از انسان هستند
شرح حال جنّ، در سورۀ جنّ از قرآن كريم
آيات قرآن راجع به اسلام و كفر جنّيان
به تمام افراد جنّ مثل انسان تكليف ميشود؛ و جهنّم و بهشت پاداش عمل است
انسان از جنّ قويتر است؛ لهذا پيامبر جنّيان از انسان است
مفسّر قرآن بايد عارف به لسان قرآن باشد
مفسّر عاليقدر اسلام: علاّمۀ طباطبائي در شهرهاي عرب مشهورتر است از ايران
پناه بردن به خدا از شرّ وسوسههاي شياطين جنّي و إنسيّ
تعويذ رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم به معوِّذتين و آية الكرسيّ
نمونههائي از مشاهدۀ خارجي جنّيان در زمان ما
داستان إحضار جنّ توسّط آقاي بحريني در محضرحضرت علاّمۀ طباطبائي (قدّه)
مشاهدۀ آثار جنّيان در مشهد مقدّس توسّط آية الله حاج شيخ محمّد كاظم دامغاني
ناحيۀ سوّم: حجّيّت ظهورات قرآن بنابر ا صل عقلائي غير قابل ترديد
مَن فَسَّرَ الْقُرءانَ بِرَأيِهِ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النّارِ
روايات وارده در عدم جواز تفسير به رأي، فوق حدّ تواتر است
ناحيۀ چهارم: تأويل و توجيه علوم غيبيّه، در اصل همان روح مكتب مادّيّون است
حكمت و عرفان و شرع، همگي از يك منبعاند و متّفقاً دلالت بر يك چيز دارند
إشكال هفتم: «برهان علاّمۀ طباطبائي در استناد علل طبيعي به علل مجرّده»
كلام استاد علاّمۀ طباطبائي در وجود سلسله علل طوليّه بين خداوند و موجودات طبيعيّه
إشكال صاحب مقاله بر گفتار حضرت استاد علاّمۀ طباطبائي (قدّه)
جهات عديدۀ إشكال بر صاحب مقاله
جهت اوّل: حقّانيّتِ حقّ، مشروط به پذيرش همگان و نداشتن مخالف نيست
كلام استوار، گفتاري است كه بر اصل برهان و اوّليّات پيريزي شود
جهت دوّم: علل طوليّه در حوادث، مستفاد از آيات قرآن است
قرآن براي حوادث، علل طبيعي قائل است و همه را مستند به خدا ميداند
قرآن، علل طبيعيّه را در تحت علل مجرّده و مستند به آنها ميداند
تمام امور و حوادث در تحت نظر و تدبير فرشتگان است به امر خداوند
ملائكهاي كه قرآن كريم نسبت تدبير امور را به آنها ميدهد
أصناف فرشتگان مأمور به شؤون مختلف جهان، و تفسير «وَ النَّـٰزِعَـٰتِ غَرْقًا »
ملائكه واسطۀ بين خداوند و مخلوقات هستند در بدء و عود
وجود ملائكه عنوان وساطت بين خدا و خلق را دارد، بدون منافات با استناد به علل مادّيّه
فرشتگان، واسطۀ محضه هستند؛ و در عمل هيچگونه استقلال و استكبار ندارند
بين وساطت ملائكه در تدبير امور و بين عبادت و تسبيح آنان تنافي نيست
تفسير «وَ الصَّـٰٓفَّـٰتِ صَفًّا» كه مراد ملائكۀ وحي هستند
مراد از «وَ الْمُرْسَلَـٰتِ عُرْفًا» نيز ملائكۀ وحي ميباشند
وظائف و شؤون ديگر ملائكۀ سماوي، در تعبيرات قرآن كريم
معاونت فرشتگان در غزوۀ بدر، و در قضيّۀ افشاء سرّ رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم
كيفيّت تمثّل ملائكه بر حسب اختلاف اذهان، مختلف است
جهت سوّم: منطق قويم و مقدّمات برهاني شخص حكيم، براي همه الزام آور است
سرباز زدن از اصول عقليّۀ برهانيّه، اعتراف به جهالت و كوردلي است
إشكال هشتم: «منطق قرآن، حجّيّت عقل و يقين است نه فرضيّههاي وهمي»
إشكال صاحب مقاله بر علاّمۀ طباطبائي (قدّه) در حفظ ظاهر شرع و تقديم آن بر فرضيّههاي علمي
تجربيّات علمي، تكامل انواع را نشان ميدهد؛ نه تطوّر و تبدّلشان را
تئوريها تا با ادلّۀ مُتقنه به ثبوت نرسند فرضيّهاند نه قانون
قطع و يقين، ذاتاً حجّت است؛ و عقل امر به پيروي از آن دارد
عقل قبل از شرع حجّت است؛ و خدا دو حجّت دارد
روايات وارده در تقدّم عقل بر شرع
عقل، اوّلين حجّت ميان خدا و بندگان است
حجّت خدا بر بندگان، پيغمبر است و حجّت در ميان بندگان و خدا، عقل
روايت نفيس حضرت موسي بن جعفر عليهما السّلام در حجّيّت عقل
تتمّۀ روايت حضرت در أفضليّت عقل: ما عُبِدَ اللهُ بِشَيءٍ أفضَلَ مِنَ العَقلِ
شرح و تفسير بعضي از فقرات حديث
شخص حكيم و واقعگرا، عقل و يقين را به فرضيّههاي غير برهاني نميفروشد
إشكال نهم: «فطرت، راه تكويني كمال؛ و أحكام فطري رسانندۀ به كمالند»
تنبيه دوّم: فطرت، مطابق با عقل انساني است نه عقل حيواني
تنبيه سوّم: دو قاعدۀ ملازمۀ بين أحكام عقليّه و شرعيّه، در أحكام فطري نيز صادقاند
تنبيه چهارم: أحكام اضطراريّه همانند غير آنها فطري هستند
جميع أحكام اوّليّه و ثانويّۀ اضطراريّه، أحكام فطرت محسوب ميشوند
تنبيه پنجم: فرق حقيقت علم و اخلاق، فرق امور حقيقيّه و اعتباريّه است
مطالب صاحب مقالۀ بسط و قبض در كتاب «دانش و ارزش»
إشكال صاحب مقاله بر حضرت علاّمه در خلط ميان «هست» و «بايد»
مطالب كتاب «دانش و ارزش» در بيان عبارات حضرت علاّمۀ طباطبائي (قدّه) دربارۀ ادراكات اعتباري
إشكال مؤلّف كتاب «دانش و ارزش» بر علاّمه، ناشي از عدم فهم معناي «اعتباري» است
تشريح و تحقيق در معناي اعتباريّات و قيامشان به حقائق
در نزدعلاّمه، هر اعتباري بر حقيقتي استوار است
امور اعتباريّه محلّشان ذهن است ولي حكايت از خارج ميكنند
معناي فطرت، بنابر اصل اشتقاق لغت عرب
كلام اساطين عربيّت: راغب و ابن أثير و زمخشري در معناي فطرت
حقائق خارجيّه، در امور اعتباريّۀ ذهنيّه مؤثّر هستند
خبط مؤلّف «دانش و ارزش» در عدم حجّيّت قياسي كه بر پايۀ برهان عقلي باشد
تنبيه ششم: موضوع اوّل: تفسير نادرست آيۀ فطرت، از مؤلّف «دانش و ارزش»
عقل مستقلّ، حكم به لزوم متابعت از فطرت مينمايد
فطرت، راه تكويني هر انسان به سوي كمال مطلوب خود ميباشد
بحث متين علاّمة طباطبائي (قدّه) در ملاك تشخيص أحكام فطرت و مسائل فطريّه
در امور اعتباري، فرقي بين «بايدها» و «نبايدها» نيست
موضوع دوّم: ادّعاي مؤلّف «دانش و ارزش» مبني بر عدم استنتاج بايدها و نبايدهاي قرآن از مسائل علمي
اخلاقيّاتي در قرآن كريم كه مستند به مسائل علمي است
تفاوت مرد و زن در أحكام و تكاليف، بر اساس اختلاف سازمان وجودي و طبيعي آنهاست
خبط و مغالطۀ صاحب كتاب «دانش و ارزش» در سبب اختلاف حقوق مرد و زن
«تنبيهات»؛ تنبيه اوّل: وصول به جزئيّات أحكام فطرت براي عامّۀ بشر غير مقدور است
عقل، أحكام كلّي فطرت را ادراك ميكند
عدم فهم معناي فطرت و فطري بودن أحكام، در مقالۀ بسط و قبض تئوريك شريعت
معناي فطري بودن أحكام دين مقدّس اسلام
تفسير آية: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا
تفسير علاّمۀ طباطبائي قدَّس اللهُ سرَّه، مراحل فطرت را در سنّت ديني
معني و مراد از فطرت بنابر تفسير حضرت علاّمۀ طباطبائي قدَّس اللهُ سرَّه، در بحث مستقلّ «الميزان»
تمام موجودات بسوي غايت و كمال نوعي خود در حركتند
سير كمالي انسان، ضرورةً در اجتماع متحقّق ميگردد
مردم بر اثر عقائد مختلفه أحكام و سنّتهاي متفاوتي را پيريزي ميكنند
عالم تشريع و شريعت بايد منطبق بر عالم تكوين و فطرت باشد
مراد از فطرت و اسلام و دين الله و سبيل الله، نزد علاّمۀ طباطبائي (قدّه)
أحكام شرع گرچه اعتباري هستند ولي بر اساس عقل و وصول انسان به كمال هستند
عمل لواط خلاف فطرت انسان، و در جميع شرايع حرام است
در سنّت تكوين و فطرت، هرگونه آميزش از غير طريق زناشوئي ممنوع است
ردّ فتواي مشهور مالكيّه، به آياتي است كه دربارۀ قوم لوط وارد شده است
وقاحت و قباحت وطي زنان از غير محلّ توالد و تناسل
«فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَ نَّي' شِئْتُمْ» دلالت بر جواز وطي زنان از غير محلّ تناسل ندارد
ايجاد امراض مهلكه از جمله ايدز در نتيجۀ آميزش غير مشروع
زنا همچون لواط، خلاف فطرت و ممنوع است
غيرت بر ناموس و محافظت زنان و حجاب بانوان، از احكام اوّليّه است
أشعار وافي عراقي دربارۀ غيرت مردان و حجاب بانوان
شراب خوردن ضدّ حكم فطرت و عقل مستقلّ و شرع قويم است
صراحت آيات كريمۀ قرآن بر حرمت شرب خمر
رباخواري از مصاديق روشن أحكام ضدّ فطرت است
عبارات اكيد و شديد قرآن مجيد در حرمت ربا
شرح نفيس علاّمه آية الله طباطبائي در پيرامون ربا و آيۀ ربا
إفادات علاّمۀ طباطبائي در عموميّت مفاد «فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ أَمْرُهُوٓ إِلَي اللَهِ»
لطائف آيات وارده در حرمت ربا به نظر آية الله علاّمة طباطبائي (قدّه)
إشكال دهم: «نظريّۀ تبدّل انواع، صرف فرضيّه بوده و دليل قطعي ندارد»
شخص حكيم و واقعگرا، عقل و يقين را به فرضيّههاي غير برهاني نميفروشد
«أبوقَيس» ميمون يزيد (ت)722
در اشتراكات بوزينه با انسان، بنا به نقل «حيوة الحيوان» دَميري
بيان حضرت صادق عليه السّلام در «توحيد مفضّل» در شگفتي خلقت بوزينه
آنچه در نزد مسلمين از مشابهت بين انسان و بوزينه ثابت است، بيشتر از آنستكه از داروين نقل شده است؛ با اين حال حكم به اتّصال و توليد نميكنند
داروين در ارائه منتهي شدن انسان به بوزينه دليل قطعي ندارد
نظريّۀ تكامل در انواع، فرضيّهاي است كه به ثبوت علمي نرسيده است
صاحب مقالۀ بسط و قبض تئوريك شريعت، قائل به مذهب داروين است
به منجنيق بستن مسجد الحرام توسّط لشكريان يزيد (ت)
حكومت يزيد استبداد محض، و براي هدم قرآن بود
قرآن و پاسداران آن، أبدي هستند
خداوند براي هر پيغمبري در راه رسيدن به مقصود، مشكلاتي ايجاد مينموده است
«تو مترس از نسخ دين اي مصطفي»
بني اُميّه قيامشان براي از ريشه بركندن قرآن بوده است
والي ساختن معاويه، زياد را بر عراقين، و سخت شدن امر بر شيعيان
بحث ابن عبّاس با معاويه در مدينه درباره حجّيّت قرآن
غضب نمودن معاويه و امرنمودن او به سبّ أميرالمؤمنين عليه السّلام
احتجاج قيس بن سعد بن عبادة با معاويه در مدينه
از تحريف ظاهر قرآن بدتر، تحريف معني و مراد آنست
كتاب «آيات شيطاني» و نوشتههائي نظير «مقالۀ بسط و قبض» از يك چشمه آب ميخورند
در مقاله بسط و قبض به قرآن كريم و حجّيّت آن و ابدي بودن آن ايراد شده است
مطايبه مؤلّف با كسي كه قائل به انتهاء نسل بشر به ميمون بود
برشمردن قيس براي معاويه، فضائل أميرالمؤمنين عليه السّلام را